مطالعات روانشناسی

تازه ترین مقالات در حوزه روانشناسی کودکان

مطالعات روانشناسی

تازه ترین مقالات در حوزه روانشناسی کودکان

  • ۰
  • ۰

ترک تحصیل فرزندان هم برای خود آن‌ها هم برای جامعه هزینه‌ها و واکنشهای بلند مدتی دارد که بهتر است خانواده‌ها و خود شخص پیش از هر کاری از مشاوره تحصیلی استفاده کنند. چنانچه تصمیم به ترک تحصیل دارید بهتر است قبل از هر کاری آگاهی‌های لازم را در مورد واکنشهای آن به دست آورید.

علل ترک تحصیل نوجوانان 

مشکلات در مدرسه

بیشترین علل ترک تحصیل نوجوانان مربوط به مدرسه است آن ها مدرسه را دیگر دوست ندارند.

 

بعضی از نوجوانان با همکلاسی های خود با مشکل روبرو می شوند و این مشکلات مجددا خود احتیاج به دقت بسیاری دارد که قسمتی از آن به علت کاهش اعتماد به نفس نوجوان می باشد و مورد مسخره قرار گرفتن از طرف دوستان و همکلاسی ها که جای تامل و تفکر بسیاری دارد.

 

در بعضی وقت ها نوجوانان با مشکلات درسی و بی حوصلگی روبرو می شوند که همیشه با مدیر مدرسه و یا معلمان در حال بگو مگو، دعوا و بحث می باشند و این مسئله را امکان دارد که پدر و مادر در جریان نباشند.

 

موقعیت اقتصادی نامناسب

شرایط اقتصادی خانواده و مشکلات اقتصادی جامعه می‌تواند عاملی تاثیر گذار در ترک تحصیلی دانش آموز باشد، عواملی مثل نداستن درآمد به اندازه خانواده و محیا نبودن مسکن مناسب و یا داشتن تعداد بچه های زیاد که می‌تواند دقت و رسیدگی والدین به آن ها را ضعیف کند و حتی فرزندان را مجبور به وارد شدن به بازار کار و ترک تحصیلی کند.

 

مشکلات اقتصادی و کوشش های والدین برای رهایی و برطرف کردن این مشکلات هم می‌تواند عاملی برای فراموشی و عدم رسیدگی، تربیت و آموزش فرزندان به وسیله والدین شود که این خود می‌تواند عامل اثر گذاری برای افت تحصیلی و ترک تحصیلی در دانش ‌آموز باشد.

 

یک عامل دیگر دیدگاه منفی دانش‌آموز به تحصیلات و پیدا کردن شغل مناسب متناسب با تحصیل است، هنگامی که دانش آموز در اطراف خود بیکاری افراد تحصیلکرده را می‌بیند امکان  دارد انگیزه خود را برای ادامه تحصیل از دست داده و به دنبال وارد شدن به بازار کار می‌شود.

 

ابراز استقلال شخصیتی و اجتماعی

در بعضی از زمان ها با توجه به افکار و رویدادهایی که در سنین نوجوانی بر روحیه و شخصیت آن ها وارد می شود، تمایل دارند که زودتر مستقل شوند و هر چه زودتر وارد بازار کسب و کار شوند، که با دلیل تراشی مانند “درس فایده ای ندارد؛ آخرش باید به طرف همین  بازار کار برویم و غیره..” خود را توجیه می کنند.

 

جذابیت نداشتن مدارس و به وجود آوردن حس دافعه در دانش‌آموز

بعضی وقتها بچه ها تحت تاثیر گروه های هم سن خود قرار می گیرند و انگیزه درس خواندن را از دست می دهند. نظام آموزشی ما نظام جذابی ندارد و محیط شاد و لذت بخشی برای دانش آموزان ایجاد نمی کند. بچه ها زمانی که از مدرسه دور می شوند حس بهتری دارند، و این خود از دلایل مهم ترک تحصیل است.

 

نحوه ارزیابی در نظام آموزش و پرورش ما خیلی نامناسب است که متمایل به آزمون سراسری دانشگاه ها نیز است که نمونه آن ها در مدارس با شکل آزمون تیزهوشیان، نمونه دولتی، هیئت اُمنایی و امثال اینها برپا می شود. نکته بعدی این است که بعضی از مدیران و معلمین دانش آموزان را از آزمون های سراسری می ترسانند و این یک سیستم آموزشی اشتباه است.

 

شیوه برخورد والدین با ترک تحصیل فرزندان

صحبت کردن با نوجوان

همان گونه که دیدید علل مهمی که یک نوجوان تصمیم می گیرد که مدرسه را ترک کند، زیاد مشکلات بزرگی نیستند، هر چند که در صورت رسیدگی نکردن می توانند به بزرگ ترین مشکلات تبدیل شوند.

 

ولی به عنوان پدر و مادر اصلا کار صحیحی انجام نمی دهید که در نخستین برخورد با او تند حرف می زنید، یا برای او خط و نشان می کشید و از همه بدتر بخواهید با او برخورد فیزیکی می کنید.

 

هنگامی که با ترک تحصیل نوجوانان برخورد می کنید، باید بدانید که یک جای کار غلط است و امکان دارد شما نیز در این مسئله بی تقصیر نباشید.

 

بنابراین بهتر است از مخالفت دست بردارید و به او بگویید که هیچ نوع مخالفتی ندارید و آنگاه با زبانی نرم و رفتاری شایسته که شایسته نوجوان شماست با او صحبت کنید.

 

جلب اعتماد و مذاکره

چنانچه فرزند شما خیلی اصرار دارد که مشغول به کار شود، به جای مخالفت کردن با او، از اینکه او می خواهد وارد بازار کار شود استقبال کنید. اعتماد او را جلب کنید و با او معامله کنید. با نظارت خودتان موقعیتی به وجود آورید که او برای کار کردن آماده شود در مقابل فرزند شما به تحصیل خود ادامه دهد.

 

آشناکردن با کسانی که از ترک تحصیل خود پشیمان هستند

استفاده از تجربیات دیگران همیشه تدبیر درست است. افراد زیادی هستند که دوباره علاقه‌مند به درس خواندن می‌شوند و دوست دارند که به تحصیل ادامه دهند. ما باید آن‌ها را پشتیبانی و تشویق کنیم تا بتوانند خود را بالا بکشند و انگیزه‌ی کافی برای درس خواندن داشته باشند.

 

کمک گرفتن از روانشناس

تا اینجا به عنوان والدین آگاه خیلی خوب برخورد کرده اید، بهتر است در این مدتی که او مشغول فکر کردن و کشمکش با خودش می باشد، شما نیز بیکار ننشینید و یک جلسه حضوری و یا تلفنی با روانشناس خانواده یا تحصیلی که آگاه و متخصص می باشد، حرف بزنید و مشورت بگیرید، حتما راه حلی مفید و ویژه ای به شما عرضه می کند.

 

  • سارا پورحبیب
  • ۰
  • ۰

یکی از لذت‌بخش‌ترین جنبه‌های داشتن فرزند آشنایی با افکار و احساسات کودک در مراحل رشدش است، احساساتی که خود کودک نمی‌تواند به‌راحتی توضیحشان دهد. روانشناسی کودک ابزاری است که اطلاعات مهم و ارزشمندی درباره سلامت روانی، جسمی، شناختی و عاطفی فرزند در اختیار پدر و مادر می‌گذارد. در واقع مطالعه رشد ضمیر آگاه و ناخودآگاه در دوران کودکی است. روانشناس کودک برای ارزیابی رشد ذهنی او، تعامل کودک با خودش، والدین و جهان اطراف را بررسی می‌کند.

دلیل اهمیت روانشناسی کودک چیست؟

ما همیشه نمی‌توانیم تشخیص بدهیم رفتار کودک یکی از نشانه‌های طبیعی مراحل رشدش است یا نشانه نوعی ناهنجاری شخصیتی، اما روانشناس کودک می‌تواند فرق این دو را تشخیص بدهد.

شناخت الگوهای روان‌شناختی طبیعی و غیرطبیعی کودکان برای والدین ضروری است، چون می‌خواهند به‌مرور با فرزند خود ارتباط مؤثر برقرار کنند، مکانیسم‌های مقابله‌ای برای مهار احساسات را به او بیاموزند و شاهد رشد و شکوفایی فرزندشان در تمام مراحل رشد باشند.

علاوه بر اینها، راهنمایی‌های روانشناس کودک برای شناسایی رفتارهای غیرعادی و ریشه مشکلات رفتاری مثل اختلالات یادگیری، بیش‌فعالی، اضطراب و همچنین عبور از آسیب‌های اولیه دوران کودکی معجزه می‌کند. این متخصصان می‌توانند هرگونه مشکل روحی، تأخیر رشد یا شرایطی مثل اوتیسم را خیلی زود شناسایی و در حد امکان از آنها پیشگیری کنند.

تاریخچه رشته روانشناسی کودک

 

رشته روانشناسی کودک به‌عنوان رشته‌ای علمی که پشتوانه تجربی محکمی داشته باشد، نسبتا جدید است. این رشته از سال ۱۸۴۰ آغاز شد، زمانی که چارلز داروین ثبت رشد و تکامل یکی از فرزندان خود را شروع کرد و این اطلاعات را طوری جمع‌آوری می‌کرد که انگار در حال مطالعه گونه‌ای ناشناخته بود.

بعدها ویلیام پریر، روان‌شناس آلمانی، نتایج مطالعه مشابه و مفصل‌تری را منتشر کرد. با ظهور انواع تست‌های هوش و تأسیس کلینیک‌های مشاوره کودکان در اوایل قرن بیستم، روان‌شناسی کودک بیش از پیش گسترش یافت.

برخی از روان‌شناسان برجسته قرن بیستم از جمله زیگموند فروید، ملانی کلاین و آنا فروید به مقوله رشد کودک با دید روان‌کاوانه نگاه می‌کردند. در میان آنها، ژان پیاژه سوئیسی بیشترین تأثیر را روی روان‌شناسی کودک مدرن داشت. پیاژه با مشاهده و تعامل مستقیم، نظریه‌ای درباره درک کودکان ارائه کرد که مراحل یادگیری در دوران کودکی را تشریح و درک کودکان از خود و جهان را در هر مرحله از یادگیری توصیف می‌کرد.

رشته روانشناسی کودک اصلی‌ترین حوزه‌های رشد و شکوفایی یعنی رشد جسمی، رشد شناختی و رشد احساسی کودک را بررسی می‌کند که در ادامه درباره هرکدام توضیح می‌دهیم.

۱. رشد جسمانی در رشته روانشناسی کودک

رشد جسمی کودک بر اثر رویداد‌هایی متوالی و پیش‌بینی‌پذیر اتفاق می‌افتد. کودک ابتدا سرش را بالا می‌گیرد، غلت می‌زند، می‌خزد، راه می‌رود و در نهایت شروع به دویدن می‌کند. متخصص اطفال برای آنکه رشد جسمی کودک را ارزیابی و در صورت ناهنجاری‌های رشدی به والدین کمک کند، از روانشناس کودک کمک می‌گیرد.

روانشناس وضعیت رشد کودک را بررسی می‌کند تا مطمئن شود این فرایند کاملا طبیعی و بدون هیچ مشکلی طی می‌شود. هرگونه تأخیر چشمگیر در رشد جسمانی می‌تواند حاکی از مشکلاتی باشد که اگر در مراحل اولیه شناسایی شوند، به‌سرعت می‌توان آنها را برطرف کرد.

۲. رشد شناختی در رشته روانشناسی کودک

در سال‌های اخیر درک علم پزشکی از رشد شناختی کودکان به‌شدت تغییر کرده است. امروزه می‌دانیم که حتی نوزاد تازه‌متولدشده به محیط اطراف خود آگاه و به آن علاقه‌مند است، حتی قبل از اینکه زبانی برای بیان این احساسات داشته باشد. این حوزه به قدرت یادگیری و فرایند‌های فکری کودک مثل مشاهده و درک دنیای اطراف، یادگیری زبان، حافظه، تصمیم‌گیری، قدرت حل مسئله، تخیل و استدلال اساسی کودک می‌پردازد.

۳. رشد احساسی (اجتماعی) در رشته روانشناسی کودک

 

رشد عاطفی با درک و ابراز احساسات کودک مرتبط است و با احساساتی مثل ترس، شادی، خشم و غم ارزیابی می‌شود. البته احساسات پیچیده‌تری مثل اعتماد‌به‌نفس، امید، احساس گناه و غرور را نیز می‌توان بررسی کرد.

اینکه کودک قادر به همدلی و درک احساسات دیگران باشد یا نباشد، به کیفیت رشد عاطفی او بستگی دارد. برخی از کودکان به‌رغم رشد جسمانی، نمی‌توانند احساسات خود را درست بیان کنند. روانشناس کودک می‌تواند به این کودکان کمک کند احساسات خود را به‌شیوه‌ای سالم و مثبت بیرون بریزند.

جالب است بدانید رشد عاطفی و اجتماعی کودک کاملا به هم گره خورده‌اند، چون شیوه‌ای که کودک مسائل را احساس و درک می‌کند و احساساتش را بیان می‌کند، به‌طور مستقیم بر تعامل او با دیگران اثر می‌گذارد. رشد اجتماعی مشخص می‌کند ارزش‌ها، آگاهی‌ها و مهارت‌های اجتماعی کودک برای ارتباط با اطرافیان چقدر پرورش یافته‌اند. اعتماد، دوستی، مدیریت تعارض و احترام نمونه‌هایی از رشد اجتماعی هستند.

روانشناس کودک کیست و چه‌کار می‌کند؟

اختلالات عاطفی، روانی و رفتاری کودکان معمولا با بزرگ‌سالان فرق دارند. روش درمان آنها هم فرق می‌کند. وظیفه روانشناس کودک انجام تست‌ها، تحقیقات و برگزاری جلسات درمان با کودکان و خانواده‌ها برای شناسایی و درمان این اختلالات است. این افراد معمولا در مطب‌های خصوصی، مدارس، بیمارستان‌ها یا سازمان‌های دولتی کار می‌کنند.

معمولا در اتاق درمان فقط کودک و روان‌شناس حضور دارند تا زمینه اعتماد و صحبت صمیمانه فراهم شود. سایر افراد مثل معلم، والدین یا متخصص اطفال غیرمستقیم در روند درمان دخیل هستند.

برخی از روانشناسان کودک در محیط‌های بالینی کار می‌کنند و مستقیم با کودکان در ارتباط هستند، در حالی که برخی دیگر در سمت‌های تحقیقاتی دانشگاه‌ها و مؤسسات فعالیت می‌کنند و بیشتر تمرکزشان روی تحقیقات در حوزه روانشناسی کودک است.

از طرفی عده‌ای از روان‌شناسان که به‌عنوان مشاور مدرسه فعالیت می‌کنند، تمرکز خود را روی شناسایی اختلالات رفتاری و روانی کودکان می‌گذارند و ضمن ارائه مشاوره‌های کاربردی به معلمان و سرپرستان، به خود کودکان نیز کمک می‌کنند با این اختلالات مقابله کنند.

هدف اول و آخر روانشناسان کودک این است که بین مراقبت‌های درمانی و بهبودی کودکان مبتلا به اختلالات هماهنگی ایجاد کنند.

چطور کودک خود را بهتر درک کنیم؟

به‌عنوان والد هم می‌توانیم از برخی نکات روانشناسی کودک بهره بگیریم. به رفتارهای کودک هنگام خوابیدن، غذاخوردن و بازی‌کردن دقت کنید. دنبال ویژگی‌های ثابت بگردید. به‌ نظر می‌رسد کدام فعالیت‌ها را بیشتر دوست دارد؟ آیا سازگاری با تغییرات برای او راحت است یا به زمان نسبتا زیادی احتیاج دارد؟

۱. با کودک حرف بزنید

 

هرچقدر می‌توانید با کودک صحبت کنید. این کار کمک می‌کند اطلاعات بیشتری درباره او به‌ دست آورید و درک بهتری از روند رشد او داشته باشید. البته درک افکار و احساسات کودکان خردسال بیشتر از آنکه با مکالمه اتفاق بیفتد، با توجه به حالت چهره و زبان بدن انجام می‌شود. به هر حال سؤال‌پرسیدن این فرصت را به کودک می‌دهد که احساساتش را با شما در میان بگذارد و این نکته مثبتی است.

۲. به کودک عزت‌نفس بدهید

عزت‌نفس راز موفقیت در زندگی است. ایجاد خودانگاره مثبت یا عزت‌نفس سالم اولین قدم برای تضمین شادی و موفقیت کودکان و نوجوانان محسوب می‌شود.

۳. برای کودک وقت بگذارید

قدم بعدی ایجاد رابطه مثبت بین والد و کودک است. بچه‌ها از وقت‌گذراندن با والدین خود لذت می‌برند و احساس ارزشمندبودن می‌کنند. برای همین یکی از مهم‌ترین توصیه‌های روانشناسی کودک به پدر و مادرها این است که تنها و دوتایی با کودکان بازی کنند. اگر شما تنها سرپرست کودکتان هستید، گهگاه اعضای فامیل یا دوستان خود را برای بازی‌ جمعی به خانه دعوت کنید.

  • سارا پورحبیب
  • ۰
  • ۰

 

گفتن یک جمله ساده به کودک، ممکن است بیش از آن که مفید یا به درد بخور باشد، در آینده به او لطمه بزند.

نتایج یک تحقیق نشان می‌دهد، نباید این جمله‌ها را به بچه‌ها بگویید چون اعتماد به نفسشان را از بین می‌برد و روی آینده آن‌ها اثر می‌گذارد:

-
بچه بی تربیت؛ بیخود
- چند بار بهت گفتم؟
- چطور روت می شه این کارو بکنی؟ بعد از این همه خوبی که بهت کردم!
-
صبر کن برسیم خونه!
-
خنگ بازی در نیار!
-
آگه همه غذاتو بخوری، مامان خیلی خوشحال می شه.

نباید در بچه‌ها احساس ترس و ناامنی ایجاد کرد، به آن‌ها انگ‌هایی مثل خنگی زد یا حتی کاری کرد که خیال کنند برای تشویق شدن، باید رضایت دیگران را جلب کنند؛ اتفاقی که در این جمله‌ها می افتد.

  • سارا پورحبیب
  • ۰
  • ۰

با تشویق کودک، به او می‌آموزید که بیشتر اوقات، خود را در بالاترین حد شاد زیستن قرار دهد. در این قسمت چند راز پرورش کودکی شاد ارائه می‌شود.

 

1. به کودکتان عشق بورزید

اولین راز پرورش کودکی شاد تمجید از اوست. وقتی کودکان بزرگ می‌شوند، دانستن اینکه علایق، عقاید، خصوصیات و استعدادهایشان باارزش تلقی می‌شود، پایه‌گذار شادی سال‌های بعدی زندگیشان خواهد بود. البته پذیرش کودک به معنای چشم‌پوشی همیشگی از خطاهایش نیست. یاد بگیرید که عملکرد کودک را نقد کنید نه شخصیت او را. همچنین، آنچه را که از کودک می‌خواهید به او بگویید نه آنچه را که نمی‌خواهید.

 

2.افکار مثبت القا کنید

وقتی کودک شما بداند که به او اطمینان دارید و باورش کرده‌اید، احساس می‌کند که دست یافتن به همه‌ چیز برایش امکان‌پذیر است. افکار کودک نسبت به خود بیشترین اهمیت را دارد. بنابراین والدین باید افکار مثبت به کودک خود القا کنند.

 

3. مقررات منصفانه وضع کنید

کودکان کم ‌سن‌ و سال با احساس امنیت شاد می‌شوند. فرض کنید که در بالای آبشار مرتفعی ایستاده‌اید، در صورتی از ایستادن در آنجا لذت خواهید برد که حفاظی در برابرتان باشد، در غیر این صورت، دچار اضطراب خواهید شد. کودکان هم این‌گونه‌ هستند. وقتی که چارچوب محکمی برای رفتارهایشان وجود داشته باشد، آنها پیشرفت می‌کنند.

 

4. ابعاد مثبت را برجسته کنید

به کودک خود بفهمانید که هیچ مشکلی وجود ندارد که به اتفاق هم نتوانید آن را حل کنید. همچنین به او بیاموزید که خوش‌بین باشد. اگر اتفاق بدی افتاد، با صدای بلند فکر کنید و بگذارید او افکار شما را بشنود: وای، نه... باورم نمی‌شود که این اتفاق افتاده، اما درستش می‌کنم، چیز مهمی نیست.

 

5. حلقه شادی کودکتان را کامل کنید

به کودکتان کمک کنید ارتباطات دوستانه‌اش را حفظ کند و گسترش دهد. داشتن ارتباطات قوی و مهارت برقراری آن از شروط اصلی شاد زیستن در آینده است.

 

6. کودکان را به تحرک بیشتر وادارید

کودکان امروز سنگین‌وزن‌تر هستند و این برای سلامت و شادابی آنها مضر است. کودکان چاق، در مقایسه با سایر کودکان، اعتماد به ‌نفس کمتری دارند و افسرده‌تر هستند. اگر کودکان سرگرمی‌های پرتحرک خارج از خانه را جانشین فعالیت‌های کم‌تحرک خانگی کنند و به‌جای غذاهای آماده‌ای که فاقد ارزش غذایی است، غذاهای سالم و طبیعی بخورند، از فواید شاد زیستن بهره خواهند برد. بازی با سایر کودکان، قدرت خلاقیت کودکتان را تقویت می‌کند و مهارت‌های اجتماعی را به او می‌آموزد.

 

7. شادی را در جعبه یادگاری‌ها ذخیره کنید

اشیای مورد علاقه کودکتان، عکس‌ها، کارت‌پستال‌ها، یادگاری‌ها، کاردستی‌هایی را که یادآور خاطرات شاد برای کودک هستند داخل جعبه‌ای قرار دهید. هرگاه کودکتان بیمار است یا غمگین و به لبخندی ساده نیاز دارد، آنها را از جعبه بیرون آورید و به او نشان دهید.

 

 

8. در او شگفتی ایجاد کنید

هنگامی که کودک با چیزی بزرگ‌تر از خودش مواجه می‌شود، خواه پدیده‌ای فیزیکی باشد یا معنوی، احساس رضایت خاطر می‌کند. با کودکان درباره عقاید خود، خداوند و مقدسات دینی صحبت کنید. لازم نیست که او همه جزییات را درک کند. با او در جنگل قدم بزنید، به ستارگان خیره شوید، به تماشای یک کرم کوچک در گل‌ولای بنشینید. احساس مراقبت و توجه در کودکان را پرورش دهید.


 

  • سارا پورحبیب
  • ۰
  • ۰

 

بررسی ها نشان داده مهر و محبت و بوسه های مادرانه هورمون های استرس کودک را کاهش می دهد و مادرهای مهربانی که فرزندشان را زیاد می بوسند با این کار فواید بهداشتی بسیار زیادی برای فرزند دلبندشان فراهم می کنند. نتایج یک مطالعه جدید نشان داده است که تجربه های اولیه دوران کودکی می تواند از طریق تاثیر بر احتمال التهاب مزمن در بدن و واکنش سیستم ایمنی که خط مقدم دفاع بدن در برابر بیماری هاست، اثر ماندگاری بر سلامت بدن داشته باشد. این مطالعه نشان می دهد در آغوش گرفتن، بوسیدن و ابراز محبت توسط مادران می تواند به کاهش استرس کودک و فرونشاندن هورمون هایی که در ایجاد التهاب در بدن نقش دارند، کمک کند.

 

مهر مادر، سلامت کودک

اینکه التهاب عامل تعیین کننده بیماری است موضوعی ثابت شده است اما محققان گروه بیولوژی مولکولی دانشگاه کالیفرنیا برای یافتن عامل تعیین کننده التهاب، نمونه خون ۵۳ فرد بزرگسال که در طبقات پایین اجتماعی و اقتصادی بزرگ شده بودند را مورد بررسی قرار دادند. نیمی از این افراد در دوران کودکی و هنگام رشد، روابط خانوادگی نزدیک و صمیمی با مادرانشان داشته اند و نیم دیگر در دوران کودکی روابط سرد و دوری با مادرانشان داشته اند. بررسی نتایج نشان داد، نشانگرهای ژنتیکی التهاب (که در طول زمان می تواند عوارضی برای بدن داشته باشد) در نمونه خون افرادی که در دوران کودکی رابطه گرمی با مادرشان داشته اند کمتر است. این نشانگرهای ژنتیک، مولکول هایی هستند که ژنی را که به طور فعال تغییر شکل می دهد و به پروتئین هایی که در ایجاد التهاب نقش دارند تبدیل می شوند شناسایی می کنند.

 

مطالعه های قبلی، ارتباط سطح پایین اجتماعی و اقتصادی را با افزایش احتمال التهاب و بیماری های مزمن نشان داده بود اما یافته های جدید بر اهمیت رابطه صمیمی و نزدیک مادر و کودک به ویژه در محیط های پراسترس تاکید می کند. این یافته ها که در مجله روان شناسی مولکولی منتشر شد با مطالعه های قبلی که نشان داده بود رابطه نزدیک خانوادگی می تواند کودکان را در برابر برخی پیامدهای منفی رشد در خانواده های فقیر محافظت کند، همخوانی دارد و نشان می دهد فرزندپروری خوب توسط والدین حتی می تواند از آثار منفی رشد در شرایط نامناسب که ممکن است تا سال ها باقی بماند، پیشگیری کند و مسیرهای نوشته شده ژن ها را بی اثر کند.

 

التهاب و بیماری

پروتئین هایی که باعث التهاب می شوند هنگام عفونت برای پیام رسانی به سیستم ایمنی و رساندن پیام تقویت سیستم دفاعی به سلول های دیگر بدن ضروری هستند اما هنگامی که افراد از شرایط استرس بیرون می آیند، ممکن است بدنشان نتواند التهاب را متوقف کند. به گفته محققان، این موضوع در طولانی مدت برای بدن خوب نیست.

 

در واقع وجود این پروتئین ها تنها در محل و زمان مورد نیاز ضروری است و بقیه زمان ها باید خاموش باشند. التهاب مزمن با برخی بیماری ها مانند بیماری های قلبی و عروقی، دیابت، افسردگی و سرطان ارتباط دارد. محققان التهاب را به بذری که ایجاد بیماری می کند تشبیه می کنند. برای مثال بررسی ها نشان داده است سطح بالای التهاب احتمال برگشت سرطان پستان را در زنانی که درمانشان موفقیت آمیز بوده است تا ۲برابر افزایش می دهد بنابراین این موضوع که تجربه های اولیه زندگی می تواند بر ترشح هورمون هایی که احتمال التهاب مزمن را در بدن کم یا زیاد می کند تاثیر بگذارد، بسیار مهم است.

 

روابط خانوادگی نامناسب

مطالعه جدید دیگری که انجام آن ۱۸ماه طول کشید و نتایجش ۲۹ آوریل در مجله علم روان شناسی منتشر شد، نشان داد نشانگرهای التهاب در دختران نوجوانی که زندگی خانوادگی نامناسبی داشته اند و در شرایط توهین آمیز و همراه با خشونت رشد کرده اند در مقایسه با دخترانی که شرایط بهتری داشته اند بیشتر است. با این حال زندگی در شرایط نامناسب و توهین آمیز و داشتن رابطه سرد با مادر به معنی ایجاد بیماری در سال های آینده نیست اما محققان می گویند تجربه های اولیه خانوادگی عاملی است که در شکل گیری شیوه پاسخ بدن به استرس موثر است. پژوهشگران گروه روان شناسی دانشگاه کالیفرنیا نیز این موضوع را که علاوه بر سطح پایین اقتصادی و اجتماعی عوامل دیگری می تواند از ما محافظت کند، امیدوارکننده دانسته اند و اعلام کرده اند سایر روابط نزدیک نیز می تواند آثار حفاظتی مشابه مهر مادر و فرزندی داشته باشد. سطح پایین اجتماعی و اقتصادی می تواند با تاثیر بر کورتیزول (هورمون استرس) بر التهاب اثر بگذارد اما محققان در این بررسی دریافتند گرمای مادری از طریق مولکول های دیگری که در واکنش های التهابی نقش دارند عمل می کند. این تحقیقات می تواند در چگونگی درمان افراد در آینده نقش داشته باشد. محققان به دنبال تولید داروهایی هستند که بتوانند از راه های مختلف بر التهاب تاثیر بگذارند.

 

فواید بوسه برای مادر

 

بوسیدن کودک برای مادر هم فوایدی دارد. مطالعه ها نشان داده هنگام بوسیدن سطح اکسی توسین (ماده شیمیایی آرامبخش بدن) و آندورفین خون (ماده شیمیایی که در بدن حالت سرخوشی ایجاد می کند) افزایش پیدا می کند. همچنین بوسیدن باعث افزایش دوپامین که به احساس وابستگی و دلبستگی عاطفی کمک می کند، می شود. بررسی ها نشان داده است بوسیدن کودک سیستم ایمنی مادر را تقویت می کند. محققان می گویند هنگام بوسیدن۳۰ عضله صورت فعال می شود و بوسه عضلات صورت را قوی نگه می دارد و نکته آخر اینکه با هر بوسه ۲ تا ۶ کالری انرژی سوزانده می شود بنابراین بدون هیچ شک و تردیدی فرزندتان را در آغوش بگیرید و ببوسید؛ بدون هیچ قید و شرطی به او ابراز محبت کنید و هر دو از فواید کوتاه مدت و ماندگار آن بهره مند شوید

  • سارا پورحبیب
  • ۰
  • ۰

 

بعضی از کودکان از بازی با وسایلی که پیچیده است می‌ترسند، حتی اگر بازی با کامپیوتر باشد در این زمان والدین می‌توانند در نقش مربی ظاهر شوند

 

همه بچه‌ها عاشق بازی کردن هستند اما شاید برایتان عجیب باشد که بدانید بعضی از بچه‌ها از بازی کردن می‌ترسند! سراغ پارک‌ها و اسباب بازی‌هایشان نمی روند و معمولا تمایلی به تجربه‌های جدید و تحرک بدنی ندارند. پزشکان به والدین در خصوص ترس کودک از بازی با وسایل بازی در پارک‌ها و یا مکان‌های تفریحی هشدار می‌دهند و می‌گویند این ترس ممکن است علت روانی داشته باشد و به تدریج با بزرگ شدن کودک مشکلات بیشتری برای کودک ایجاد شود.

 

بعضی از کودکان از بازی با وسایلی که پیچیده است می‌ترسند، حتی اگر بازی با کامپیوتر باشد در این زمان والدین می‌توانند در نقش مربی ظاهر شده و لازم و راهنمایی‌های مفید را به کودک بکنند تا او ترس کمتری پیدا کند.

 

گفتنی است اما ترس کودک از بازی با وسایلی مانند سرسره را باید جدی گرفت، البته در اکثر اوقات این ترس به دلایل اکتسابی رخ می‌دهد و ترس والدین از بروز مشکل برای کودک و صدمه دیدن او باعث می‌شود تا ترس در چهره و رفتار آنها نمایان شود، کودک نیز در سنین کم بسیار تحت تأثیر والدین خود قرار دارد و این باعث می‌شود تا او نیز دچار ترس شود.

 

بررسی‌ها نشان می‌دهند در موارد دیگر به غیر از ترس‌های اکتسابی ترس کودک از بازی با وسایل بازی و یا حتی همسالان می‌تواند علل مشکلات روانشناسی داشته باشد و در این مواقع والدین به هیچ وجه نباید کودک را تنبیه و یا به اجبار وادار به بازی کنند بلکه می‌توانند از راهنمایی و مشورت با متخصص روانشناس کودک بهره ببرند تا در آینده کودک دچار مشکلات بیشتر نگردد.

  • سارا پورحبیب
  • ۰
  • ۰

 کودکان و نوجوانان آسیب پذیرترین قشر کاربران اینترنت هستند. اغلب آنها بی تجربه، کنجکاو، احساساتی و از همه مهمتر "تنها" هستند و درست به همین دلیل هدف خوبی برای مجرمان و تبهکاران اینترنتی محسوب می شوند.

نمی‌توان تصور کرد که فرزندان ما بزرگ شوند، رشد کنند، به دانشگاه بروند، وارد حوزه‌های مختلف شوند اما با کامپیوتر سروکار نداشته باشند و شبکه جهانی (اینترنت) را نشناسند. دنیای امروز دنیای  تکنولوژی‌های جدید است که چنان با سرعت وارد زندگی بشر شده و راه نفوذ خود را ادامه می‌دهند که نمی‌توان از کنار آنها با بی تفاوتی گذشت؛ بلکه باید با آنها به روش صحیح برخورد کرد تا بیشترین سود و استفاده حاصل آید. همچنان که اثرات مثبت تکنولوژی‌های نوین در کیفیت زندگی ما قابل انکار نیست؛ در صورت عدم مدیریت صحیح نیز ممکن است تأثیرات مضر آن بر زندگی کودکان و نوجوانان ما غیرقابل جبران باشد.

یکی از مهمترین عوامل برای تعیین اثر مثبت یا منفی رایانه مدت زمانی است که کودک یا نوجوان از آن استفاده میکند و مسئله دیگر نوع فعالیت هایی است که با آنها درگیر است. وقتی بچه برای مدت طولانی از روز پای کامپیوتر می نشیند در سایر فعالیتهای تحصیلی، ارتباطی و اجتماعی دچار عقب ماندگی می‌شود.

استفاده زیاد و کنترل نشده از کامپیوتر موجب افزایش وزن، رکود عملکرد اجتماعی- ارتباطی، گوشه گیری، انزوا و غمگینی می شود همچنین بازی‌های خشن کامپیوتری کودکان و نوجوانان را مستعد مشکلات رفتاری و پرخاشگری می‌کند ولی اگر از برنامه های صحیح آموزشی استفاده شود خلاقیت افزایش می‌یابد و فرصتی برای اکتشاف و جستجوگری در اختیار او قرار می‌گیرد.

 


ایجاد بلوغ زودرس در نوجوانان و اثرات منفی بر رشد طبیعی جسم و روان، گوشه گیری و انزوا و بروز افسردگی در نوجوانان و جوانان، بروز رفتارهای عصبی و غیرمتعادل، تپش قلب و بی اشتهایی و یا کم اشتهایی و رنجور شدن جسم و بی میلی به امر تحصیل و فعالیتهای ورزشی از ​آسیب‌های جسمی و روحی و روانی کار با کامپیوتر و اینترنت برشمرده می‌شود.

همچنین عدم تمایل و یا کم رغبتی به انجام واجبات و حضور در مجامع علمی و مذهبی، مشغول شدن و استفاده زیاد از تلفن همراه برای بازی و یا دیدن کلیپ و موسیقی(اعتیاد به تلفن همراه)، بی‌خوابی و کاهش مطالعات درسی و غیردرسی و بروز افت تحصیلی، انتخاب لباس و آرایش ظاهری به سبک های نامأنوس و ناهنجار و گرایش به سیگار، موادمخدر و کاهش انگیزه برای کار و تلاش از دیگر آسیب‌های کار با اینترنت و رایانه است.

بر اساس اطلاعات سایت پلیس فتا، سروان وحید صاحبکاران توصیه‌هایی را درمورد استفاده فرزندانشان از اینترنت داشته است:

- زمان استفاده از اینترنت را محدود کنید.

- به نوجوان بیاموزید هر چیزی که در اینترنت می بیند یا می خواند حتماً و لزوما درست و واقعی نیست.

- روی سایت هایی که مراجعه می کند حتماً نظارت داشته باشید.

- با اطلاعات و تکنولوژی های جدید آشنا شوید. دور ماندن والدین از پیشرفت های جدید باعث ایجاد شکاف نسلی بین آنها با فرزندانشان می شود.

- زمان هایی را اختصاص دهید تا همراه فرزندتان از سایت های مختلف دیدن کنید، راجع به محتوای آنها صحبت کنید و بازی و فعالیت هایی داشته باشید. در این صورت امکان نظارت شما بر فرزندتان فراهم می شود.

- به فرزند خود بیاموزید که ارتباط برقرار کردن در اتاق گفتگو درست مانند صحبت کردن با یک غریبه است و باید همان احتیاط هایی که در این زمینه به کار می رود باز هم رعایت شود.

- به او بگویید که هیچگاه نباید اطلاعات شخصی و خانوادگی را در اینترنت در اختیار دیگران قرار دهد.

- هرگز با کسی که در اتاق گفتگو آشنا شده ملاقات واقعی ترتیب ندهد.

- به بچه ها آموزش دهید که همان قوانینی که در ارتباطات واقعی رعایت می‌کنیم مانند فحش ندادن، استفاده نکردن از کلمات رکیک و طنزها و مطالب مبتذل و... باید در اینترنت نیز به کار گرفته شود.

 

  • سارا پورحبیب
  • ۰
  • ۰

نفرت از فرزند، از جمله مسائلی میباشد که بعضی از والدین با آن دست به گریبان هستند. در وضعیت معمولی و عادی، در دنیای فرزند و والدین، عشق و علاقه بی نظیری حکمفرما می باشد.

 

بر همین مبنا، در ارتباطات و تعاملات بین آن ها محبّت و عشق، حرف اول و آخر را می زند. در این بین و در بعضی مواقع و به علل گوناگونی حس تنفر از فرزند در وجود والدین بروز پیدا می کند. مضاف بر این، حس گناه هم در این وضعیت بر وجود پدر و مادر تسلط پیدا نموده و مشکلات ایجاد شده را بیش از پیش حادتر و جدّی تر می نماید.

 

 آثار و تبعات نامناسب تنفر از فرزند

هرچند امکان دارد تنفر از فرزند در برهه زمانی خاصی اتفاق افتد، ولی در بعضی مواقع این احساس نفرت داشتن بسیار عمیق و ریشه دار گشته و در طی زمان، در کوتاه مدت و بلند مدت با آثار و عارضه های نامطلوبی همراه می گردد.

 

یکی از اثرات کوتاه مدت این عارضه درونگرایی و کناره گیری کودک می باشد. در این وضعیت، کودک به علت عدم تامین محبّت و توجه لازم، در تعاملات خویش دچار مشکل شده و کم کم به طرف انزوا و گوشه گیر شدن سوق پیدا می کند.

 

پرخاشگری کودک با همسالان و اطرافیان، از دیگر اثرهای نفرت داشتن از فرزند شمرده می شود. بی اعتنایی والدین به فرزند باعث شکل گیری مشکلات رفتاری و پرخاشگر شدن وی می شود. در نتیجه این مسئله، کودک در موقع مواجه با دوستان و اشنایان خود، عکس العمل هایی مثل پرخاشگری و ناسازگاری را بروز می دهد.

 

احساس تنفر از فرزند

ایجاد اضطراب پی در پی و ترس هم از آثار نامناسب تنفر از فرزند به حساب می آید. بی تردید ، سلب کردن عشق و محبّت از کودک به وسیله والدین، زمینه لازم برای شکل گیری مشکلات روحی و روانی مانند اضطراب، ترس و نگرانی را در وجود وی فراهم می آورد.

 

از دیگر اثرهای کوتاه مدت بیزاری از فرزند می توان به مشکلات تحصیلی، مشکلات در غذا خوردن و بی اشتهایی و حس گناه، اشاره نمود. کمبود اعتماد به نفس و مشکلات ارتباطی، شکل گیری اختلالاتی مثل افسردگی و استرس هم از آثار و تبعات بلند مدت نفرت از فرزند محسوب می گردد.

 

برای از بین بردن این احساسات نخست باید ریشه و علت آنها را پیدا کنید

چنانچه خود را دوست نداشته باشید، توانایی دوست داشتن فرزندتان را هم نخواهید داشت. به عبارت دیگر، در حالیکه دوستش دارید، از دستش عصبانی، خسته یا دلسرد می شوید، سرش داد می کشید و وی را تنبیه می کنید. پس باید برای خویش ارزش قائل شده و صمیمانه خود را دوست بدارید. تنها کسی که خود را دوست دارد و از اشتباه کردن نمی ترسد، توانایی دوست داشتن فرزندش را خواهد داشت.

 

تعارض درونی والدین

خیلی وقت ها تعارض های درونی حل نشده والدین بدون این که شخص از آن آگاه باشد منجر به واکنش هایی مانند بیزاری از فرزند می شود. تعارض ها و مسایل حل نشده شخص میتواند منجر شود شخص حس منفی نسبت به خود پیدا کند و در خصوص شخصی که ارتباط نزدیک داشته و وابستگی به وی دارد ناخودآگاه حس تنفر پیدا کند.

 

 گاهی هر چه خودتان بیشتر اشتباه می کنید، بیشتر فرزندتان را برای اشتباهات بچگانه اش، تنبیه می کنید؛ چون او را مسبب خستگی ها، ناکامی ها، افسردگی و حتی عصبانیت خویش می دانید. بپذیرید که هر انسانی امکان دارد خسته یا افسرده شده و یا در کارهایش موفق نباشد. به خودتان فرصتی دوباره برای کوشش دوباره بدهید. فراموش نکنید که شما از هم اکنون الگوی فرزندتان هستید و چنانچه نتوانید خود را کنترل کنید، در آینده فرزند شما هم همین کارها را تکرار خواهد کرد.

 

قبول کردن بیش از حد مسئولیت

گاهی والدین به علل مختلف همه مسوولیت های کودک را به دوش می کشند. والدینی که در خصوص تغییر کودک خویش نگرانی بیش از حد دارند و یا بطور ناخودآگاه تمایل دارند والد کامل و بی نقصی باشند، بیشتر وقت ها خیلی از مسوولیت ها را از کودکان خود می گیرند.

 

با وجود این، حس تحمل بی اندازه و فشار روانی که شخص تحمل می کند، میتواند سبب شود این احساس منفی بسوی کودک بازگردانده شود و به نوعی حس بیزاری ایجاد شود. والدین با اگاهی از روش های ایجاد مسوولیت پذیری کودکان میتوانند از ایجاد چنین چرخه معیوبی جلوگیری کنند.

 

اگر فرزندتان را دوست ندارید، چون همسرتان را در وی می بینید، مشکلاتتان را با همسرتان حل کنید. رابطه مؤثر با او داشته باشید و تلاش کنید عشق و شادی و محبّت را به زندگی مشترکتان وارد کنید.

 

مشکلات محیطی و فقر

گاهی مشکلات زندگی یا مشکلات اقتصادی در افزایش احساس تنفر از فرزند اثر گذار است. در خانواده هایی که فقر زیادی وجود دارد ، هر اشتباه کودک میتواند پیامدهای بیشتری برای خانواده داشته باشد. همینطور مشکلات اقتصادی فشار روانی و استرس زیادی برای خانواده ایجاد می کند که میتواند ارتباطات منفی را بیشتر کند.

 

راهکارهای مقابله با تنفر از فرزند

- رفتارها و خصوصیت های سنی کودک را بشناسید و توقعات را از کودک تعدیل کنید.

- دلیل این احساس را شناسایی کنید و تلاش کنید با کمک گرفتن از مشاوره روانشناسی تعارض های خویش را حل کنید.

- روحیه خود را مثبت نگه دارید. برای خود برنامه های تفریحی و استراحت و فعالیت های مؤثر مانند ورزش داشته باشید.

- مشکلات ارتباطی خود با کودک را بشناسید و به کمک کسب اگاهی از نکات تربیتی فرزندان، مشورت گرفتن، کتاب خواندن و کمک حرفه ای مهارت های فرزندپروری را در خویش تقویت کنید تا خیلی از تعارض ها کاهش یابد.

- مهارت های کنترل هیجان خود و مدیریت خشم و کنترل استرس را یاد بگیرید و تمرین کنید.

 

خود را تائید کنید تا تسلیم احساس تنفر از فرزند نشوید:

به جای والدی که اکنون هستید، بر والدی تمرکز کنید که دوست دارید باشید. فکر کردن به گذشته مشکل شما را حل نمی کند، به جای آن گامی به طرف آینده بردارید. در اینجاست که تائید مثبت بکار می آید. گزینه ها شخصی و بی نهایت هستند، ولی جملات زیر میتوانند به شما کمک کنند:

 

من اعتماد به نفس دارم و می توانم نقش خود بعنوان والد را بهبود ببخشم

من به شکلی رفتار خواهم کرد که به فرزندم احترام بگذارم.

من والد بودن را دوست دارم و از نقش خود لذت می برم.

من از مهارت های ارتباطی خوبی برخوردارم و شنونده خوبی هستم.

من برای خودم زمان می گذارم.

سلامت فرزندم برای من در اولویت است.

خانه ما مکانی برای ارامش و صبوری است.

ما از فعالیت هایی که در خانواده انجام می دهیم خاطره می سازیم.

 

  • سارا پورحبیب
  • ۰
  • ۰

سید شهرام علیزاده روانشناس و مشاور ، درباره چگونگی کنترل کودکان توسط والدین برای شرکت در کلاس‌های آنلاین و فعالیت در فضای مجازی در روزهای کرونایی، اظهار کرد: با توجه به تعطیلی مدارس و ارائه دروس از طریق نرم افزار‌های آموزشی، میزان استفاده دانش آموزان از تلفن همراه به شدت افزایش یافته که این مساله نگرانی بسیاری از والدین را در پی داشته است.

وی بیان کرد: از سوی دیگر عدم خروج اعضای خانواده از منزل در روزهای کرونایی باعث استفاده بیش از حد تلفن همراه شده و همچنین ساعت خواب و بیداری دانش آموزان تغییر کرده است و برخی تا پاسی از شب بیدار هستند و خود را با تلفن همراه سرگرم می‌کنند.

این روانشناس تصریح کرد: وابستگی بیش از حد معمول به تلفن همراه، عملکرد فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهد و به عنوان اعتیاد به این وسیله ارتباطی محسوب می‌شود. این وابستگی، اشتغال ذهنی مداوم، کلافگی، تحریک پذیری و بیقراری فرد را موجب می‌شود. صدمه خوردن به روابط بین فردی و تأثیر منفی بر تحصیل نیز از جمله تأثیرات قابل توجه اعتیاد به تلفن همراه به شمار می‌آیند.

علیزاده درباره راهکار برای پیشگیری از بروز چنین مشکلاتی، گفت: ساعات مشخصی را برای استفاده از تلفن همراه تعیین کنید و به فرزند خود اجازه ندهید تا در غیر زمان مقرر از تلفن همراه استفاده کند. دقت کنید که برای انجام این کار باید برنامه‌های جذاب دیگری را به برنامه فرزند خود اضافه کنید؛ مثلاً به همراه دیگر اعضای خانواده بازی‌هایی را ترتیب دهید و فرزند خود را در طول بازی تشویق کنید.

وی افزود: ساعات خواب و بیداری فرزند خود را مدیریت کنید و در صورت نیاز به اصلاح، این ساعات را به طور تدریجی تغییر دهید. شما می‌توانید زمان خواب فرزندتان را به میزان ۱۰ دقیقه عقب‌تر ببرید و او را ۱۰ دقیقه زودتر بیدار کنید.

علیزاده اضافه کرد: شرایطی را فراهم کنید تا فرزندتان پس از انجام تکالیف مدرسه و مطالعه دروس از تلفن همراه استفاده کند. این قانون موجب می‌شود تا آن‌ها به طور قانونمند از تلفن همراه استفاده کنند، همچنین استفاده از نرم افزار‌های آسیب زا را برای او ممنوع کنید و به فرزندتان بگویید که در صورت نصب آن‌ها، به میزان مشخصی که از قبل تعیین شده (مثلا ۲۴ ساعت) نمی‌تواند از تلفن همراه استفاده کند.

وی خاطرنشان کرد: توجه کنید که قوانین تعیین شده در مورد فرزندان خود را به هیچ وجه نقض نکنید و تنبیه متناسب و عادلانه‌ای را برای هر تخلف در نظر بگیرید، در نهایت این نکته را به خاطر داشته باشید که هر گونه تغییر ماندگار در وجود فرزندتان باید به تدریج اتفاق بیفتد. سعی کنید که هر روز به میزان اندکی (مثلا ۱۵ دقیقه) از زمان استفاده فرزندتان از تلفن همراه بکاهید تا با مقاومت و بدرفتاری کمتری از جانب او مواجه شوید.

 

  • سارا پورحبیب
  • ۰
  • ۰

الهام پورمولایی، کارشناس ارشد روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی ، درباره مقایسه کردن کودکان اظهار کرد: مقایسه کردن انسان‌ها در هر سنی از کودکی، نوجوانی، جوانی و حتی بزرگسالی، کاری دور از منطق و عقلانیت است، به این دلیل که انسان‌ها، متفاوت از هم آفریده شده‌اند و توانایی‌ها و خصوصیاتشان نیز متفاوت آفریده شده است.

او افزود: هر فردی در زمینه خاصی، توانایی و استعداد دارد و نمی‌توان انتظار داشت که دو نفر مثل هم باشند، اما این مسأله در دوران کودکی نتیجه زیان باری به همراه دارد، بنابراین والدین باید اجازه دهند کودکان، خودشان باشند و دائما آن‌ها را با فرد دیگری مقایسه نکنند.

این روانشناس کودک و نوجوان تأکید کرد: کار والدین این است که شرایطی را فراهم کنند که استعداد‌های خدادادی کودکان، شکوفا شود و امکان پرورش آن نیز به وجود آید؛ به طور مثال فرزندی در رشته‌های ورزشی قوی‌تر است، دیگری در ریاضی و... پس در حالت کلی مقایسه کردن کودکان آسیب‌های روحی و جسمی زیادی به آن‌ها وارد می‌سازد که در برخی موارد این آسیب‌ها جبران ناپذیر خواهد بود.

او گفت: والدین زمانی که فرزندانشان را با دیگران مقایسه می‌کنند؛ انواع آسیب‌های جسمی و فردی را به او وارد می‌کنند که نمونه‌ای از این آسیب‌ها، اختلال در عملکرد و سلامت کودکان، کور شدن استعدادهایشان، کاهش اعتماد به نفس و عزت نفس کودکان، تقویت عصبانیت، خشم و حسادت در کودکان، دروغگو شدن کودکان و خودکم‌بینی و سرخوردگی و کبر، غرور و خودخواهی او می‌شود.

پورمولایی گفت: والدین باید مبنای ذهنی شان را این بگذارند که فرزندشان، بهترین فرزندی است که می‌توانستند داشته باشند؛ بنابراین تا می‌توانند در تقویت اعتماد به نفس و عزت نفس فرزندشان بکوشند.

 

  • سارا پورحبیب